داشتم نکتههایی یاددداشت میکردم تا مقالهای دربارهی نیچه و آنارشیسم بنویسم که باز خبر از کشتیشکستهگانی دیگر رسید، صدها داغِ لعنت خوردهی دیگر به قعر گردابِ هایل حاکم بر جهان فرو رفتند. در تصاویر پهنهی مدیترانه دیده میشد. دریایی که گوشههای دنجِ آن صد و سی چهل سال پیش نیچه و زرتشتاش را تسلا میداد. و من هم هر گاه توانستهام همراه کتابی از او در این گوشهها گشتی زدهام تا نسیمی از آن تسلا را...