آمیزهی چند موضوع انگیزهی مرکبِ من برای نوشتنِ این متن است: یکی اینکه چندی پیش یکی از خوانندگان دوستارِ این وبسایت از من در بارهی چگونه خوشبخت بودن در این جهان پُر ادبار پرسیده بود. خوانندهی دیگری نیز در پیِ مقالهی اخیر، « تونالیتهی توتالیته»، در بارهی ارتباط مفهومِ تمامیت با زندگیِ روزمرهمان پرسیده بود. از سوی دیگر، به این فکر بودم که در بارهی وضعیتِ اعتراض و مبارزهی این روزها در...
نتهایی بدون خطِ حامل
سنگ محکِ گمشده
این پرسش ساده که چرا و از چه زمانی به جای خوشبختی، سعادت، کامیابی، بهروزی و مترادفاتِ این مفهوم، بدبختی، نکبت، تلخکامی و تیرهروزی و دیگر مترادفاتش بر زندگی بشر مستولی شده، انگار دیگر جز در ذهنِ کودکان نقش نمیبندد.
تصور کنیم موجودی از سیارهای دیگر به وضعِ بشر در طول ده هزار سال گذشته نگریسته باشد، آیا حیرتزده نمیشود از استمرار رنجی که انسان از آن نالان است؟