برچسببنژامن پره

از نوای مکزیکی تا نوای داماهی

از نوای مکزیکی تا نوای داماهیدریافت به نیت ورق زدن دفتر زندگی و ایام متلاطم چند سال اخیر راهی سرزمینی شدم که در قاموس سجل احوال ملل، کشور اصل و نسب یا خاستگاه فرد نامیده می‌شود. و در پهنه‌ی این خاستگاه کشور عاطفی یا دل و اندرونی مرا یار همدل و دریازاده‌ای درهرمزگان رقم زده است. زندگی من در هرمزگان بر محور پیوندم با عقیل و همدل و همسر زندگی‌اش فائزه می‌چرخد و منظومه‌ی پیوندهایم با دیگر یاران...

پاز، پره، شبِ بی‌خوابی

بنژامن پره، نوای مکزیکی، طرح تامایو

برای انتشار اولین نوشته‌ام در این سامانه‌ی جدید وب‌سایت، متنی را برگزیدم که گویای تونالیته و چشم‌انداز کلی مطالب ارائه‌شده در این‌جا باشد، یعنی پژواکی از همامیزی و همریزگاهیِ شعر، عشق و رهایی. نزدیک به ده ماه پیش در مقاله‌ی “ اوکتاویو پاز از بنژامن پره می‌گوید”، پس از طرح نکته‌هایی در زمینه‌ی تردیدهایم در باره‌ی ترجمه‌ی عنوان شعری از پاز، بخش بلندی از آن را به فارسی برگرداندم و به...

اوکتاویو پاز از بنژامن پره می‌گوید

نکته‌هایی در باره‌ی این متن:
در راستای تلاش برای انتشار کتاب رسوایی شاعران، در حال تهیه و ترجمه‌ی متن‌های دیگری برای افزودن به این کتاب هستم. از جمله متن و شعری که اکتاویو پاز در باره‌ی بنژامن پره نوشته است.

هسته‌ی اخترِ دنباله‌دار، شعر و عشق و انقلاب

در لابلای نوشته‌ها و ترجمه‌هایم گاهی  به این موضوع اشاره کرده‌ام که برای من سه نُتِ اصلی و بزرگ، چه در جست‌وجوها و چه در یافته‌هایم، شعر، عشق و انقلاب بوده و هست. به نظر من این سه نُتْ سازنده‌ی آکوردِ پایه در تمامی کوشش‌های آگاهی‌سازانه و رهایی‌خواهانه‌ در دوران مدرن بوده است.

من از این نان نمی‌خورم، بنژامن پره، شاعر یعنی انقلابی

در ژانویه ۲۰۱۵ این خبر را منتشر کرده بودم که دوست مستندسازم رِمی ریکاردو ساختن فیلمی در باره‌ی زندگی و آثار بنژامن پره را به پایان رسانده است. این فیلم ۹۴ دقیقه‌ای با پشتیبانی اُب بروتون ، دختر آندره بروتون، و در شرکت تولیدی Seven doc, تهیه شده و تا هم اکنون از استقبال بسیار خوبی از سوی مخاطبان برخوردار شده است.

بنژامن پره، اکتاویو پاز،دیه‌گو ابل‌ پاز

شور و شیفتگی‌های ما در زندگی مارپیچ‌های غریبی را در می‌نوردند، منظومه یا صورتِ فلکی (هم‌اختران) برآمده از زیسته‌های ما پیامدِ یک صراطِ مستقیم نیست. درهم‌تنیده‌گیِ درنوشتن و درنوردیدن، به واژه‌ی «سرنوشت» در ذهنِ و زبانِ فارسی من پژواکِ عجیبی می‌بخشد. در زبان فرانسه تفاوت ظریفی میان دو واژه‌ی destin وdestinée هست که به‌آسانی به فارسی ترجمه‌شدنی نیست. رائول ونه‌گم این روزها نوشتن کتابی را به پایان...

رسوایی ِ شاعران، نوشته‌ی بنژامن پِره ، Benjamin Péret,Le déshonneur des poètes

   شش ـ هفت سالی از آشنایی‌ام با زبان فرانسه می‌گذشت که رسواییِ شاعران را خواندم. و با شوقی شتاب‌زده به فارسی ترجمه‌اش کردم. حاصلِ بضاعت ناچیزِ آن‌هنگام من در ترجمه و امکاناتِ کاردستی‌گونه‌ی چاپ و نشر، کتابچه‌ای شد که سپس میل به بازویرایی و بازنشرِ آن همواره در من بود. حکایتِ «بودن» و «شدن» یا « همان‌بودگی» و « دگرشدگی» ِ زندگی در موردِ ترجمه‌ی این متن نیز صدق می‌کند. ریشه و بنیانِ انگیزه و میلِ...

بایگانی

برچسب‌ها