آرام حیوان، آرام!بر دهانهی آتشفشانِ درون، به این زبانهی بیزبان به خود میگویممذابِ کلماتِ جوشان، غلتان، که خوابشان نمیبردتا خوابم ببرد، تا کلمات به رؤیا و تصویر بدل شوندرام نمیشوند تا آرام شوم. فَوَران بهار است؟ آتشفشان زایش؟کلماتِ نازاده در زهدان زبان به هر سو سر میکوبندتا نوزادم شوند، تا زائوی زبانم شوم، زبانِ زبانهبه افسونِ رم و رامِ حرف آرام ای جانورِ رمیدهمرا بافتنِ لگامی از کلام...
از بهار تا بهار با شاهپرک زندگی
تاریخ انتشار آخرین نوشتهام در این وبسایت، ۱۷ آوریل یعنی اواخر اولین ماه بهار پارسال است. رشتهی فعالیت این وبسایت در عمر ۹ سالهاش چندین بار دچار وقفه شده و من هر بار تفسیر مختصری از علتهایش را به موضوعی برای ازسرگیری این فعالیت تبدیل کردهام. اما دلایل تعلیق یکسالهی اخیر برایم مغاکینتر و توانفرساتر از همیشه بوده، و نوشتن در بارهی آن نیز رویکرد و توان دیگرگونهای از من میطلبد. و...