صبح، همینکه پلکهایم بیاختیار باز شدند تا بیداری را به آرامی احساس کنم، و از دنیای رازآمیز خیالها و رؤیاهای شبانه به سوی واقعیتِ روز پل بزنم، مثل اغلب صبحها، میدانستم که برای بیرون آمدن از دنیای درون و رفتن به زیر بارانِ « اخبار» ناگوار ِ روز باز باید چترم را بازکنم. ستیز میان اصلِ لذت و دلخواستهای درونجوش و اصلِ تحمیلی و برونزادِ واقعیت، ستیز میان ممکناتِ بیکرانِ کودکی و ناممکناتی است...
رسوایی ِ شاعران، نوشتهی بنژامن پِره ، Benjamin Péret,Le déshonneur des poètes
شش ـ هفت سالی از آشناییام با زبان فرانسه میگذشت که رسواییِ شاعران را خواندم. و با شوقی شتابزده به فارسی ترجمهاش کردم. حاصلِ بضاعت ناچیزِ آنهنگام من در ترجمه و امکاناتِ کاردستیگونهی چاپ و نشر، کتابچهای شد که سپس میل به بازویرایی و بازنشرِ آن همواره در من بود. حکایتِ «بودن» و «شدن» یا « همانبودگی» و « دگرشدگی» ِ زندگی در موردِ ترجمهی این متن نیز صدق میکند. ریشه و بنیانِ انگیزه و میلِ...
فرهنگ، شعر و زیستبومشناسی ـ روبرتو خواروز ؛ برگردان: بهروز صفدری
کجاست سایهی شیءیی متکی بر دیوار؟ کجاست تصویرِ آینهیی متکی بر شب؟ کجاست زندگی مخلوقی متکی بر خویش؟ کجاست امپراتوری انسانی متکی بر مرگ؟ کجاست نورِ خدایی متکی بر نیستی؟ آنچه که میجوییم شاید در این فضاهای بیفضاست « در میان همهی نیروها، نخستین نیرویی که جهان را میگرداند دروغ است». این نخستین عبارت کتابی است نوشتهی ژان فرانسوا رُوِل Jean-François Revel به نامِ شناختِ بیهوده.آیا این حرف بازتاب...
شعلهی دوزبانه؛ عشق و اروتیسم، نوشتهی اکتاویو پاز
نوشتنِ يک کتاب ازکی آغاز میشود ؟ چه مدتزمانی صرفِ نوشتنِ آن میگردد؟اينها پرسشهایی بهظاهر ساده اما درواقع پيچيدهاند. من اگر بخواهم فقط به ذکرِ وقايعِ بيرونی بسنده کنم بايد بگويم نوشتنِ اين اوراق را در اوايلِ مارسِ امسال آغاز و در اواخرِ آوريل به پايان رساندم يعنی در عرضِ دوماه. اما حقيقت اين است که آغازِ اين کتاب به دورهی نوجوانیِ من برمیگردد. نخسين اشعار من اشعاری عاشقانه...
نامه و یادداشتِ روبرتو خواروز برای ترجمهی فارسی کتابش.
تمپرلی (آرژانتین) یکم دسامبر 1989 بهروز صفدری عزیز، از سفر به آمریکا تازه برگشتهام. پس هم تأخیر و هم فرانسوی بدم را، زبانی که آن را خوب میفهمم اما نمیتوانم خوب بنویسم، بر من ببخشید. میخواستم به شما فقط این را بگویم که برای ترجمهی شعر و واقعیت موافقتِ خود را با کمالِ همدلی به شما ابراز میکنم. من نیز با شما بر این باورم که «قلمرویی جهانشمول و جدا از عارضههای سیاسی و مادی وجود دارد که همانا...
مقدمهی مترجم بر کتابِ قطعاتِ عمودی و شعر و واقعیت، نشر بازتابنگار، تهران، ۱۳۸۷
هفده ـ هژده سال پیش، کتابِ شعر و واقعیت از روبرتو خوارُز (Roberto Juarroz) را به فارسی برگرداندم، که به صورتی نامطلوب منتشر شد. هفت ـ هشت سال بعد، کتاب دیگری از او به نام قطعات عمودی یا قائم را ترجمه کردم، که منتشر نشد. پنج ـ شش سال پیش برای انتشارِ این دو متن در یک کتاب یادداشتی به عنوان مقدمهی آن نوشتم. حالا، در سال 1384 خورشیدی برابر با سال 2005 میلادی، برای یادآوری و تجدید خاطره با خودم همان...