برای انتشار اولین نوشتهام در این سامانهی جدید وبسایت، متنی را برگزیدم که گویای تونالیته و چشمانداز کلی مطالب ارائهشده در اینجا باشد، یعنی پژواکی از همامیزی و همریزگاهیِ شعر، عشق و رهایی. نزدیک به ده ماه پیش در مقالهی “ اوکتاویو پاز از بنژامن پره میگوید”، پس از طرح نکتههایی در زمینهی تردیدهایم در بارهی ترجمهی عنوان شعری از پاز، بخش بلندی از آن را به فارسی برگرداندم و به...
اوکتاویو پاز از بنژامن پره میگوید
نکتههایی در بارهی این متن:
در راستای تلاش برای انتشار کتاب رسوایی شاعران، در حال تهیه و ترجمهی متنهای دیگری برای افزودن به این کتاب هستم. از جمله متن و شعری که اکتاویو پاز در بارهی بنژامن پره نوشته است.
مصاحبهای با اوکتاویو پاز
در نخستین روزهای بهار سال ۲۰۱۵ در مقالهی بنژامن پره، اکتاویو پاز، دیهگو اَبل پاز نوشته بودم: « شور و شیفتگیهای ما در زندگی مارپیچهای غریبی را در مینوردند، منظومه یا صورتِ فلکی (هماختران) برآمده از زیستههای ما پیامدِ یک صراطِ مستقیم نیست. درهمتنیدهگیِ درنوشتن و درنوردیدن، به واژهی «سرنوشت» در ذهنِ و زبانِ فارسی من پژواکِ عجیبی میبخشد. در زبان فرانسه تفاوت ظریفی میان دو...
بنژامن پره، اکتاویو پاز،دیهگو ابل پاز
شور و شیفتگیهای ما در زندگی مارپیچهای غریبی را در مینوردند، منظومه یا صورتِ فلکی (هماختران) برآمده از زیستههای ما پیامدِ یک صراطِ مستقیم نیست. درهمتنیدهگیِ درنوشتن و درنوردیدن، به واژهی «سرنوشت» در ذهنِ و زبانِ فارسی من پژواکِ عجیبی میبخشد. در زبان فرانسه تفاوت ظریفی میان دو واژهی destin وdestinée هست که بهآسانی به فارسی ترجمهشدنی نیست. رائول ونهگم این روزها نوشتن کتابی را به پایان...