گاهی به اشاره گفتهام که یکی از معیارهای تشخیص وضعیت و کیفیتِ نقدِ نظری در حوزهی فارسیزبان، مقایسهی حجمِ متورمِ بعضی از اسامی و آثارشان در کنار غیاب و جای خالی نامها و اندیشههای دیگر است.
برای مثال به تجربهی خودم در ترجمه و معرفی ابعادی از نقد رادیکال، یعنی جنبش سیتواسیونیستها، اشاره کردهام که چهگونه تقریباً سه دهه تلاش لازم بوده تا چنین نقد و نگرشی اندکاندک از حصار موانع فرابگذرد و به عرصهی اندیشهورزیِ ما تا حدودی راه یابد.
مسئلهی انتخاب یک اثر برای ترجمه در یک لحظه معین از حیات اجتماعی با جایگاه و کیفیتِ ذهنی اندیشهورزان ناقد در یک جامعهی معین، و تناسب قوای موجود در این عرصه نسبت مستقیم دارد. ( قوانین سلطه، مواضع و توزیع، بنابه جامعهشناسی بوردیویی). مقابله با مواضع مسلطِ ارزشی و نگرشی در حوزهی اندیشهورزی یک جامعه اغلب به صورت فردی آغاز میشود، اما تغییر تناسب قوا و چشمانداز در این حوزه مستلزم جمعیشدن و بههمپیوستنِ تلاشهای فردی است.
طی چند ماه فعالیتِ نوشتاریام در این وبسایت هرگاه که خواستهام با استناد به اثری مطلبی بنویسم، جای خالی آن اثر در زبان فارسی همچون مانعی در برابر من ایستاده است. تفاوت اساسیِ وضعیتِ نقد و نظر در زبانِ فارسی با زبانهای مسلط غربی در این است که در این کشورها بهطور تاریخی مخازن عظیمی از شناخت و نقد و آگاهی فراهم آمده اما مسکوت و بیاثر ماندهاند، حال آنکه ما، به رغم تب و تاب برای تغییر و اثرگذاری اجتماعی، هنوز چنین منابع و مخازنی از شناخت و آگاهی به زبان فارسی فراهم نساختهایم. در غرب این منابع به هدر میروند، در حالی که ما با فقدانِ آنها مواجهایم.
باید اقرار کنم که ادای سهم فردی در مواجهه با این فقدان، به رغم ثمرههای دلگرمکنندهاش، برای من گاهی خالی از احساس یأس و سرخوردگی نیست. « مقصود من ز حرفم معلوم بر شماست/ یک دست بی صداست/ من، دست من کمک ز دست شما می کند طلب»…
از همینرو، دل به دریا میزنم و این طرح را، در وهلهی نخست خطاب به مترجمان، پیشنهاد میکنم:
برای ترجمهی کتابهایی به زبان فارسی ( عمدتاً از زبان فرانسوی، و گاهی از دیگر زبانها)، من به یک کار جمعیِ ترجمه نیازمندم. کتابهای برگزیدهی من از جنس همین آثاری هستند که از آنها به عنوان اهالی دهکدهی ذهنی خودم یاد کردهام؛ شاملِ نقد، جستار، شعر و رمان.
شکل مطلوب این همکاری برای من آن خواهد بود که سطح تجربهی علاقمندان به ترجمه در حدی باشد که من به سهم خود بتوانم، تا جایی که زبان مبدأ فرانسوی باشد، به مشارکت در ویراستاری نهایی بسنده کنم.
اما اگر اندکی همراهی، به صورت کارگاه آموزشی ترجمه، برای ایجاد توانایی و استقلال کار ترجمه لازم باشد، میتوانیم چنین فرایندی را نیز در نظر بگیریم.
بسته به پاسخ و واکنشی که این پیشنهاد برانگیزد، فهرست نمونهای از این آثار را معرفی خواهم کرد. طبعاً دیگر آثار پیشنهادشده نیز میتوانند به این فهرست افزوده گردند.
سلام,
من از انتخاب های شما به وجد آمده ام. کتاب هایی هم پیش از این ترجمه کرده ام. راستش نمی دانم که آیا آمادگی ذهنی برای شروع به کار ترجمه یی دیگر را دارم یا نه اما خوشحال می شوم, اگر امکانش باشد, فهرست پیشنهادی شما را ببینم تا هم به آگاهی خود بیفزایم و هم شاید شوری به کار برانگیزد.
ارادتمند
رضا اسپیلی
سلام و سپاس، لطف دارید، و شور و شیفتگی تان به ترجمه مایه ی دلگرمی است. بله حتماً متن هایی را به تدریج معرفی می کنم. فعلاً در مرحله ی دریافت پاسخ ها هستم.
با بهترین آرزوها
ب. ص