نام بعضی نفرات، رزقِ روحم شده است، وقت هر دلتنگی، سويشان دارم دست، جرئتم می‌بخشد، روشنم می‌دارد. میل به اشتراک و تقسیمِ شیفتگی‌ها که همیشه برای من انگیزه‌ی نوشتن و ترجمه بوده حالا مشوقِ من در ایجاد این وب‌سایت شده است. تا از نفراتی که رزقِ روح من شده‌اند بگویم. اگر سرنوشت‌ها و تقویم‌های مقّدر و جبریِ انسان را تاکنون بت‌هایی رقم زده‌اند که حاکم بر زنده‌مانیِ او بوده‌اند، سرنوشت و تقویمِ خودخواسته و خودساخته‌ی انسان را اما زندگانیِ واقعی او رقم می‌زند. از سویی، زنده‌مانی و بقا، جبرِ مقدر، توالیِ مکانیکی و کمّی ِ واحدهای زمانی در افقی از تکرارِ و سپری‌شدنِ یک‌نواخت. از سویی دیگر، توزیع و تبدیلِ این آحادِ زمانی به لحظه‌های کیفی و آفریدنِ موقعیت‌ها در زندگی روزمره. تبدیل‌سرشتِ تقدیرِ تحمیلی و زمانِ ازخودبیگانه به سرنوشت و زمانِ خودآفریده، به کودکیِ زمان یا زمانِ کودکی. بازی کردن با زمان، بازی کردنِ زندگی. اما این زمان‌مندیِ انسان درعین‌حال به مکان‌مندیِ او آمیخته است. مجموع این دو بُعد چیزی را رقم می‌زند که من آن را «دهکده»ی ذهنیتِ خود می‌نامم. این وب‌سایت بازتابی از حال‌وهوای این دهکده و «هم‌ولایتی»های اندیشگیِ من است.

آخرین مطالب

یادداشتِ رائول ونه‌گم و مقدمه‌ی مترجم به زبان فرانسوی بر چاپ فارسی بین‌الملل نوع بشر

introduction française édition persane Édition persane augmentée d’une Préface à l’édition persane à « Pour une internationale du genre humain » de l’auteur et d’une introduction du traducteur Behrouz Safdari Mise en perspective à vol d’oiseau pour situer cette traduction, deux textes inédits en français « La totalité de nos entreprises ne devrait tendre, selon l’arc et la flèche...

فرهنگ، شعر و زیست‌بوم‌شناسی ـ روبرتو خواروز ؛ برگردان: بهروز صفدری

کجاست سایه‌ی شیء‌یی متکی بر دیوار؟ کجاست تصویرِ آینه‌یی متکی بر شب؟ کجاست زندگی مخلوقی متکی بر خویش؟ کجاست امپراتوری انسانی متکی بر مرگ؟ کجاست نورِ خدایی متکی بر نیستی؟ آن‌چه که می‌جوییم شاید در این فضاهای بی‌فضاست « در میان همه‌ی نیروها، نخستین نیرویی که جهان را می‌گرداند دروغ است». این نخستین عبارت کتابی است نوشته‌ی ژان فرانسوا رُو‌ِل Jean-François Revel به نامِ شناختِ بیهوده.آیا این حرف بازتاب...

شعله‌ی دوزبانه؛ عشق و اروتیسم، نوشته‌ی اکتاویو پاز

نوشتنِ يک کتاب ازکی آغاز می‌‌‌شود ؟ چه مدت‌‌‌زمانی صرفِ نوشتنِ آن می‌گردد؟اين‌‌‌ها پرسش‌‌‌هایی به‌‌‌ظاهر ساده اما درواقع پيچيده‌‌‌اند. من اگر بخواهم فقط به ذکرِ وقايعِ بيرونی بسنده کنم بايد بگويم نوشتنِ اين اوراق را در اوايلِ مارسِ امسال آغاز و در اواخرِ آوريل به پايان رساندم يعنی در عرضِ دوماه. اما حقيقت اين است که آغازِ اين کتاب به دوره‌‌‌ی نوجوانیِ من برمی‌‌‌گردد. نخسين اشعار من اشعاری عاشقانه...

در حاشیه‌ی ترورِ پاریس و مصادره‌ی معنای آن به سود قدرت‌ها

در ئیمیلی که امروز از رائول دریافت کردم این جمله را خواندم: « وی‌لم و ژان بورگینیون چیزی را بیان می‌کنند که بیانگرِ احساسِ فقط من تنها نیست. منی که نه فرانسوی‌ام، نه جمهوری‌خواه، نه شهروند، نه شارلی. انگشت‌شمارند صداهایی که زبانِ حالِ آن‌چه ما هستیم باشند، یعنی انسان‌هایی که برای زندگی مبارزه می‌کنند، حال آن‌که وحدتِ واقعیِ موافقان و مخالفان، حزبِ بهره‌کشیِ تعمیم‌یافته، حزبِ تخریبِ سودآور و مرگ...

شارلی بودن یا شارلی نبودن؟ مسئله این نیست

یکی از دلایلِ تأخیرِ بارزِ من در سوار ِ شدن به قطارِ فیس‌بوک همین بود که مبادا مرا هم به حیطه‌ی این عادت مرسوم بکشاند که بر سر هر موضوع و ناموضوعی « موضع‌گیری» و « اظهارنظر» کنم، و به‌خصوص این‌که نتوانم با دیدن مواضع و اظهاراتی که به نظرم غلط‌انداز و هیاهوگری است سکوت و تأمل کنم. یعنی به شیوه‌ و رویکردی برخلافِ تمایل و عادت همیشگی‌ام دچار شوم. سلاحِ من در برابر هیاهو سکوت و فاصله بوده است، نه از...

تمامیت‌خواهیِ شاعرانه در برابرِ توتالیتاریسمِ ایده‌ئولوژیک

این یادداشت را در پاسخ به سئوال دوست عزیزم حسن مرتضوی در ارتباط با متنِ « نقصِ فکر » در صفحه‌ی فیس بوک نوشته‌ام.
پرسشِ حسن ترکیبی از چند پرسش است: من چه چیزی را جایگزینِ منطقِ « یا،یا» می‌کنم؟ پیوندِ مفروض ساختاری میان غربِ ریاکار و بینادگرایی اسلامی را چگونه نشان می‌دهم؟ و سرانجام این‌که اصولاً دیدگاهِ خاص من برای فراتر رفتن از این دو وجهی‌های‌ کلیشه‌ای چیست؟

نقص ِ فکر و منطقِ «یا،یا»

من چگونگیِ برخورد و واکنشِ اغلبِ ایرانی‌ها ( به صورت فردی، گروهی، سازمانی و غیره ) به این رویداد را یکی از سمپتوم‌ها یا مرض‌نشانه‌های مسئله‌ای می‌دانم که آن را در تشبیه و قیاس با نقصِ‌عضو، نوعی نقصِ‌فکر می‌دانم. استنادهای من برای کاربردِ این مفهوم، آرا و آثار کسانی است چون ویلهم رایش در روانکاوی و ژوزف گابِل در روان‌جامعه‌شناسی. گابل، که کارهای پژوهشی ـ بالینی‌اش درباره‌ی ایده‌ئولوژی، آگاهیِ کاذب...

نامه‌ و یادداشتِ روبرتو خواروز برای ترجمه‌ی فارسی کتابش.

تمپرلی (آرژانتین) یکم دسامبر 1989 بهروز صفدری عزیز، از سفر به آمریکا تازه برگشته‌ام. پس هم تأخیر و هم فرانسوی بدم را، زبانی که آن را خوب می‌فهمم اما نمی‌توانم خوب بنویسم، بر من ببخشید. می‌خواستم به شما فقط این را بگویم که برای ترجمه‌ی شعر و واقعیت موافقتِ خود را با کمالِ هم‌دلی به شما ابراز می‌کنم. من نیز با شما بر این باورم که «قلمرویی جهان‌شمول و جدا از عارضه‌های سیاسی و مادی وجود دارد که همانا...

بایگانی

برچسب‌ها