نام بعضی نفرات، رزقِ روحم شده است، وقت هر دلتنگی، سويشان دارم دست، جرئتم می‌بخشد، روشنم می‌دارد. میل به اشتراک و تقسیمِ شیفتگی‌ها که همیشه برای من انگیزه‌ی نوشتن و ترجمه بوده حالا مشوقِ من در ایجاد این وب‌سایت شده است. تا از نفراتی که رزقِ روح من شده‌اند بگویم. اگر سرنوشت‌ها و تقویم‌های مقّدر و جبریِ انسان را تاکنون بت‌هایی رقم زده‌اند که حاکم بر زنده‌مانیِ او بوده‌اند، سرنوشت و تقویمِ خودخواسته و خودساخته‌ی انسان را اما زندگانیِ واقعی او رقم می‌زند. از سویی، زنده‌مانی و بقا، جبرِ مقدر، توالیِ مکانیکی و کمّی ِ واحدهای زمانی در افقی از تکرارِ و سپری‌شدنِ یک‌نواخت. از سویی دیگر، توزیع و تبدیلِ این آحادِ زمانی به لحظه‌های کیفی و آفریدنِ موقعیت‌ها در زندگی روزمره. تبدیل‌سرشتِ تقدیرِ تحمیلی و زمانِ ازخودبیگانه به سرنوشت و زمانِ خودآفریده، به کودکیِ زمان یا زمانِ کودکی. بازی کردن با زمان، بازی کردنِ زندگی. اما این زمان‌مندیِ انسان درعین‌حال به مکان‌مندیِ او آمیخته است. مجموع این دو بُعد چیزی را رقم می‌زند که من آن را «دهکده»ی ذهنیتِ خود می‌نامم. این وب‌سایت بازتابی از حال‌وهوای این دهکده و «هم‌ولایتی»های اندیشگیِ من است.

آخرین مطالب

اعلامیه‌ی حقوق، ماده‌ی ۸ت،ث،ج،:حقِ رفاه؛ رایگانیِ شیوه‌های ترابری؛منابع و انرژی‌های طبیعی

ماده‌ی ۸ ت هر موجودِ انسانی حقِ رفاه و تجمل دارد ۱- میراثِ جامعه‌ی مصرفی دربردارنده‌ی شماری ابداعات است که با روبوتیزه‌کردن تکالیفِ توان‌فرسا، یک‌نواخت، تکراری و ملال‌آورِ خانه‌داری، لوازم آسایش و تفریحِ زنده‌گانی را خوش‌بختانه فراهم می‌سازند. تجمل آن است که این امکانات چنان کامل گردند که با فراگذشتن از چارچوبِ زنده‌مانی و بقا، که علتِ وجودیِ آن‌ها بوده، در خدمتِ سازنده‌گی‌های تفننیِ میل و سرنوشت...

مصاحبه با دیه‌گو اَبل پاز

مصاحبه با دیه‌گو اَبل پاز انجام‌شده توسط: میگل ریئرا Miguel Riera منتشرشده در نشریه‌ی El Viejo Topo ، شماره ۱۴۹، فوریه ۲۰۰۱ . ترجمه و توضیحات: پلاتا اُبونو نومه‌پینتس Plata Obono Nomepintes. تاریخ آخرین انتشار: دسامبر ۲۰۱۱. انتشار این مصاحبه در این وب‌سایت در ارتباط است با: بنژامن پره، اکتاویو پاز، دیه‌گو ابل پاز افزوده‌های میان دو کروشه و پانویس‌های مشخص‌شده (م.) از مترجم فارسی است. در ضمن...

اعلامیه‌ی حقوق،ماده‌ی ۸ ب:حقِ خوراکی سالم و طبیعی؛ماده‌ی ۸ پ:حقِ سلامتی

ماده‌ی ۸ ب
هر موجودِ انسانی حقِ خوراکی سالم و طبیعی دارد
۱- هیچ‌کس نباید حقِ برآوردنِ نیاز به تغذیه‌اش را به بهای هیچ‌ نوع بنده‌گی، پرداخت عوارض یا انجام تکلیف بپردازد. منظور از نیاز در این‌جا نه فقط رساندنِ عناصرِ غذاییِ لازم برای سلامتِ تن بلکه کیفیت و تنوع فرآورده‌هایی است که مطابق با بهترین عرضه‌ی طبیعت و ابداع‌گرانه‌ترین نبوغِ انسانی کشت می‌شود.

اعلامیه‌ی حقوق، ماده‌ی ۸ : حق ِ رایگانی لوازم زندگی؛ ماده‌ی ۸ الف : حق مسکن ِ هم‌خوان با امیال

ماده‌ی ۸ هر موجودِ انسانی دارای حقِ رایگانی لوازمِ زنده‎گی است ۱- تأمینِ حداقلِ حیاتی نمی‌تواند به ارضای نیازهای ابتدایی تقلیل یابد، نیازهایی مانند خوراک و نوشاک، جفت‌گیری، درمان، رفت‌وآمد، انطباق‌یابی، گردهم‌آیی، دیدوبازدید، رفع خستگی، تغییرِ مشغولیت، رفاه‌جویی، بهبودِ شرایطِ زنده‌مانی. بنابراین جامعه مؤظف است به هریک از اعضایش وسائل و امکاناتِ مادی‌یی را تخصیص دهد که، با آزادساختنِ او از چنگِ...

بنژامن پره، اکتاویو پاز،دیه‌گو ابل‌ پاز

شور و شیفتگی‌های ما در زندگی مارپیچ‌های غریبی را در می‌نوردند، منظومه یا صورتِ فلکی (هم‌اختران) برآمده از زیسته‌های ما پیامدِ یک صراطِ مستقیم نیست. درهم‌تنیده‌گیِ درنوشتن و درنوردیدن، به واژه‌ی «سرنوشت» در ذهنِ و زبانِ فارسی من پژواکِ عجیبی می‌بخشد. در زبان فرانسه تفاوت ظریفی میان دو واژه‌ی destin وdestinée هست که به‌آسانی به فارسی ترجمه‌شدنی نیست. رائول ونه‌گم این روزها نوشتن کتابی را به پایان...

اعلامیه‌ی حقوق، ماده‌ی ۷:هر موجودِ انسانی حق دارد به هر کجا و هرطور که می‌خواهد نقل مکان کند

ماده‌ی ۷
هر موجودِ انسانی حق دارد به هر کجا و هرطور که می‌خواهد نقل مکان کند
۱- هیچ‌کس نمی‌تواند از آزادی عمل و صاحب‌اختیاربودن خویش منع شود. بنابراین، به موجبِ حقِ کوچ‌کردنی که نمی‌تواند با هیچ مرز و کنترل و مانعی محدود گردد، هرکسی مجاز است بسته به میلِ خود جابه‌جا شود و تغییر مکان دهد.
تفسیر

اعلامیه‌ی حقوق: ماده‌ی ۶: هر موجودِ انسانی حقِ برخورداری آزادنه از زمان‌اش را دارد

ماده‌ی ۶ هر موجودِ انسانی حقِ برخورداری آزادنه از زمان‌اش را دارد ۱- آدمی که از ۹۰ درصد زمان‌اش برخوردار نباشد یک برده است. زمانِ تخصیص‌یافته به زنده‌گانی را تا به امروز زمانِ کار تنظیم کرده، واپس رانده و بیگانه ساخته است، این حق ماستِ که آن را دوباره از آنِ خود سازیم تا به اقتضاهای زنده‎گی، که به اجحاف از آن برکَنده ‌شده، بازش گردانیم. تفسیر اقتصادِ زیر سلطه‌ی الزاماتِ تولیدی مرخصیِ باحقوق را،...

اعلامیه‌ی حقوق، ماده‌ی ۵: هر موجودِ انسانی حقِ خوش‌بختی دارد

ماده‌ی ۵ هر موجودِ انسانی حقِ خوش‌بختی دارد ۱- خوش‌بختی فرد باید پایه و هدفِ هر سازمانِ اجتماعی باشد. تفسیر خوش‌بختی طلب‌شده‌ترین و کم‌قسمت‌‌شده‌ترین چیز در دنیاست. یعنی بیش‌تر از هر چیزی خواستار دارد و کم‌ترین سهم‌اش نصیبِ آدمیان می‌شود. بنیانِ خوش‌بختی تمایلِ طبیعیِ کودک به گریختن از رنج و ملال و جستنِ لذت و اعجاب [شگرفایی] است. آدم‌های خوش‌بخت به فکر آسیب و آزاررساندن به هم‌نوعان‌شان نیستند،...

جمعه، زیر چتر لوتره‌آمون

صبح، همین‌که پلک‌هایم بی‌اختیار باز شدند تا بیداری را به آرامی احساس کنم، و از دنیای رازآمیز خیال‌ها و رؤیاهای شبانه به سوی واقعیتِ روز پل بزنم، مثل اغلب صبح‌ها، می‌دانستم که برای بیرون آمدن از دنیای درون و رفتن به زیر بارانِ « اخبار» ناگوار ِ روز باز باید چترم را بازکنم. ستیز میان اصلِ لذت و دل‌خواست‌های درون‌جوش و اصلِ تحمیلی و برون‌زادِ واقعیت، ستیز میان ممکناتِ بی‌کرانِ کودکی و ناممکناتی است...

به سوی یله‌گردی از طریقِ روان‌جغرافیا

ارتباط و تبادل‌نظر میان مترجمانی که به آثاری خاص دل‌بستگی مشترک دارند یکی از محورهای اعتلای کیفیت ترجمه است، خاصه در شرایطی چون شرایط ما، که از نبودِ ارتباطِ اُرگانیک و سامان‌یافته برای تشریک مساعی و انتقال تجارب در حوزه‌ی ترجمه نیز همچون همه‌ی زمینه‌های دیگر کم آسیب ندیده‌ایم.  من هرگاه به فکر ترجمه‌ی کتابی به زبان فارسی افتاده‌ام نخست به پیشینه‌ی احتمالیِ آن اثر و نویسنده‌اش در زبان فارسی توجه...

بایگانی

برچسب‌ها