APPEL-COLLECTIF-A-LA-SOLIDARITE-AVEC-LES-INSURGEES-ET-LES-INSURGES-DIRAN
فراخوانِ جمعی به همبستگی با زنان و مردانِ سرتافته در ایراندریافت
APPEL-COLLECTIF-A-LA-SOLIDARITE-AVEC-LES-INSURGEES-ET-LES-INSURGES-DIRAN
فراخوانِ جمعی به همبستگی با زنان و مردانِ سرتافته در ایراندریافت
الف- مگر میشود این روزها حرفی زد و بغضِ حرف را حس نکرد. بغض را لغتنامهها هم متضاد با حُب، مترداف کینه و دشمنی معنی کردهاند، و هم «حالتی از گلو که شخص جلوِ گریه خود را بگیرد». درست معلوم نیست چه ارتباط لغوی و ریشهای میان این دو معنا هست. آیا بغض در گلو واکنشِ احساسی ـعاطفیِ ما در برابر کینهتوزی و عداوت دشمن است، یا احساس کینه و دشمنیِ ما به او، بر اثرِ احساس عدم توازن قوا، و نابرابری...
همراه با قدردانی از توجه دوستان و علاقمندان به متنی که دیشب در این سایت منتشر شد، با عنوان ترجمهی فوران زن زندگی آزادی، از همه خواهش میکنم نسخهی پیدیاف جدید را، که از خطاهای تایپی ویراسته شده جایگرین نسخهی قبلی کنند، و در صورت امکان این موضوع را به خوانندگان دیگر نیز اطلاع دهند. متشکرم.
الف ــ آن روز که از مرگ یدالله رؤیایی باخبر شدم مثل همهی دوستداراناش تکان خوردم و حسرت، و سیالهی خاطراتِ دیدارها وجودم را فراگرفت. چند سال پیش طی یکی از آخرین تماسهامان موضوع یکی از ترجمههای قدیمی او از مالارمه را مطرح کرده بودم، و با ارائهی نادقیق بودنِ آن ترجمه، ترجمهی دیگری از خودم از همان شعر را در اختیارش گذاشتم. با خوشرویی همیشگیاش گفت، اوه، من اصلاً دقت تو را نداشتهام. به این فکر...
از تاریخ انتشار آخرین مقاله و مقوله در این سایت سه ماه و اندی میگذرد. یک فصل وقفه و انفصال. آخرین سطر آن نوشته، بازگشت به زندگی، این بود: زندگی حرف آخری ندارد. یا هیچ حرفِ زندگی حرف آخرش نیست. در عمر هفت ـ هشت سالهی این وبسایت، این اولین وقفه و تعلیق نیست. و من هر بار کوشیدهام تا به علل «خصوصی و فردی» این تعلیق و وقفهها به قدر کافی به طور ریشهای بپردازم تااز این طریق ابعاد همگانی و...
۱. زندگی یک ابژه نیست ما هیچگاه چیزی جز مردن نیاموختهایم، اینک زمانِ آن فرارسیده که زندگیکردن بیاموزیم.در گسستگاهِ دو تمدن بهسرمیبریم. جهان کهنه فرومیریزد و ناپدیدشدناش به تأخیر افتاده است، جهان نو سربرآورده و چیرهشدناش به تأخیر افتاده است.موجضربهای که سیاره را به تلاطم انداخته، هستیمان را تکان میدهد و ریشهی آن را چنان پدیدار میسازد که ازاینپس هیچ ایدهئولوژییی قدرتِ پوشاندناش...
۲. اعتراضِ ازخودبیگانه دیری است که ما درگیرِ پیکاری بیامان علیه بهرهکشی از طبیعتِ زمینی و طبیعتِ انسانی شدهایم. ضربههایی که پرولتاریا بر سرمایهداری وارد ساخت مرحلهای ویژه از تاریخِ ما را رقم زد که هنوز زیرِ شوکِ انقلاب révolution و افشاشدن révélation ی بود که توتالیتاریسم سلطنتی را به پایان رسانده بود. آگاهی پرولتریِ مسلح موفق نشد به سیطرهی سرمایهدارانه پایان دهد اما ــ از کمون پاریس تا...
در این مدتی که درگیرِ مسائلی دلآزار مرتبط با نحوهی چاپ و انتشارِ پیشپاافتادها بودم، پیامهای همدلانهی دوستان و گفتوشنود با آنان، چه نوشتاری و چه شنیداری، براستی حسِ دلنوازِ بهرهمندی از پیوند و پشتیبانی را، درکیفیتی ناب، به من چشاند. این طعمِ نیروبخشِ اعتماد بهترین پادزهرِ پدیدهای است که به فرانسوی abus de confiance ، اجحاف به اعتماد، یا خیانت در امانت، نامیده میشود. برای اطمیناندادن به...
به دنبال چاپ و پخشِ اخیر کتاب پیشپاافتادههای بنیادی توسط فرهنگنشرنو در تهران، پس از ملاحظهی نقایص و معایب این چاپ، ( درج متنی اشتباه در پشتجلد، اصلاح نامرغوب این اشتباه، ناهمخوانی صفحات کتاب چاپشده با متنِ بازبینیشدهی نهایی از سوی من و بنابراین دشواری تصحیحِ غلطها و بریدگیها توسط خوانندگان بر اساس غلطنامهی ارائهشده از سوی مترجم، )؛ و نیز مشاهدهی متنهایی مبتذل در معرفی این اثر...
سرانجام پس از چهار سال و طی روندی توانفرسا و ستوهآور، ترجمهی کتاب پیشپاافتادههای بنیادی از رائول ونهگم بهصورتی مجروح و معیوب توسط نشر نو هفتهی گذشته در تهران چاپ و منتشر شده است. شرحِ ماجرای این نخستین چاپ را به مجالی در آینده موکول و فعلاً توجه خوانندگان را به دو نکته جلب میکنم. نکتهی اول که مسؤولیتاش بر عهدهی ناشر بوده: اولین توزیع این کتاب در ایران، طی هفتهی گذشته، با پشتجلدی...