پیشدرآمدی بر این متنها
زمستان حیرتانگیزی است امسال در فرانسه. جنبش اجتماعی بیسابقهای که در جریان است از هر لحاظ غنیتر از آن است که با مقولههای آشنا در سنت مبارزاتی بهآسانی بتوان آن را فهمید و توضیح داد.
trois textes à lire sur le mouvement des Gilets jaunes
trois textes à lire sur le mouvement des Gilets jaunes:
نامهای از چیاپاس به جلیقهزردها
نامهای از چیاپاسِ سرتافته به کسانی که « هیچی نیستند »
این روزها در همهجا این حرف شنیده میشود که : این قطرهای بود که کاسه را لبریز کرد. و آنجا که بسیاری با تألم ابراز میکردند که جز مردابِ راکدِ اکثریتی موسوم به ساکت و منفغل چیز دیگری نمیبینند ناگهان هزاران تندابِ خروشان و پیشبینیناشده سر برآورد که از مسیلشان بیرون رفته و راههایی گشودهاند که تا همین یک ماه پیش تصورناشدنی
متنی از رائول ونهگم در بارهی جنبش جلیقهزردها
دلایل خشم
آنچه جای تعجب دارد مقدار زمانی است که لازم بوده تا سرانجام شمار چنین عظیمی از مردان و زنانی که هستیشان نبردی هرروزه علیه ماشین سود و علیه کِرد و کارهای عامدانهی برهوتسازی از زندگی و زمین است، از رخوتزدگی و تمکینشان به در آیند.
اوکتاویو پاز از بنژامن پره میگوید
نکتههایی در بارهی این متن:
در راستای تلاش برای انتشار کتاب رسوایی شاعران، در حال تهیه و ترجمهی متنهای دیگری برای افزودن به این کتاب هستم. از جمله متن و شعری که اکتاویو پاز در بارهی بنژامن پره نوشته است.
پژواکی از شعر و واقعیتِ امروز
صبحِ من امروز با خواندن دو پیام آغاز شد. یکی بهفارسی از سوی خوانندهای که با خواندن ترجمهام از کتاب شعر و واقعیت روبرتو خواروز، با جملههایی سرشار از قدرشناسیِ سخاوتمندانه و صمیمت همدلانه از جایگاهِ حیاتی شعر گفته بود، و دیگری پیامی بود به فرانسوی در ارتباط با انتخاباتِ اخیر در برزیل همرا با متنی از کاستوریادیس، به نام راهِ بیبرونرفت. ( که متأسفانه فعلاً مجال ترجمهکردناش را ندارم).
ما و خوابِ خرابِ جهان
هر بار كه بخواهیم با در تقابل نهادن مافیا و دولت چیزی را توضیح دهیم، در اشتباه خواهیم بود: این دو هیچگاه با هم در رقابت نیستند. تئوری به سهولت آنچه را كه همهی شایعاتِ زندگی پراتیك بهسادگی نشان داده بود تصدیق میكند. مافیا در این جهان غریبه نیست؛ كاملاً در خانهی خویش است. در برههی نمایشگری انتگره، مافیا درواقع همچون الگوی همهی شركتهای پیشرفتهی...
ارّهبرقیهای مافیایی
در اوایل سال ۲۰۱۷ در مقالهای با عنوان « ترجمهی تجربه » ، از جمله در بارهی محلهای به نام لَه پِلِن در شهر مارسی نوشته بودم: « یکی از محلههای مورد علاقهی آلهسی، لَه پِلِن La Plaine نام دارد که چندین سال است مشمولِ برنامهای از «بازآمایش سرزمین» شده است، از همان برنامههای به اصطلاح « عمرانِ شهری» که بر مبنای روحِ سودجویانهی سرمایهداری و مطامع سلطهگرانهی دولتی، شیرازهی زندگی و...
شانه بر گیسوی سوگ
در یکی از روزهای هفتهای که گذشت به چند تن از دوستان فرانسویام چنین نوشتم:
در عالم خیال به رؤیای پولیفیل[1] میاندیشم: طبیعت همچون مادرِ جهانشمول، مادرِ همهی چیزها.
کودک، چه در بُعدِ تکوینِ فردِ انسانی، و چه در بُعدِ تکوینِ نوعِ بشر، همواره در هالهای از تونالیتهی توتالیته و تمامیت پوشیده شده که در چهرهی مادرِ بُنآغازین تنانگی و جسمیت مییابد.
در بازآوایی با انتشار فارسی اعلامیهی حقوق موجود انسانی
سرانجام پس از سالها انتظار ترجمهی فارسی کتاب دیگری از رائول ونهگم با عنوان اعلامیهی حقوق موجود انسانی ــ در بارهی خودفرمانی زندگی چونان فراگذشتن از حقوقِ بشر، به همت نشر کلاغ در تهران منتشر شد.
محتوای این کتاب فهرستوار شامل چهار متنِ نظریِ پایهای و سپس طرح حقوق انسانی در ۵۸ ماده است: