نام بعضی نفرات، رزقِ روحم شده است، وقت هر دلتنگی، سويشان دارم دست، جرئتم می‌بخشد، روشنم می‌دارد. میل به اشتراک و تقسیمِ شیفتگی‌ها که همیشه برای من انگیزه‌ی نوشتن و ترجمه بوده حالا مشوقِ من در ایجاد این وب‌سایت شده است. تا از نفراتی که رزقِ روح من شده‌اند بگویم. اگر سرنوشت‌ها و تقویم‌های مقّدر و جبریِ انسان را تاکنون بت‌هایی رقم زده‌اند که حاکم بر زنده‌مانیِ او بوده‌اند، سرنوشت و تقویمِ خودخواسته و خودساخته‌ی انسان را اما زندگانیِ واقعی او رقم می‌زند. از سویی، زنده‌مانی و بقا، جبرِ مقدر، توالیِ مکانیکی و کمّی ِ واحدهای زمانی در افقی از تکرارِ و سپری‌شدنِ یک‌نواخت. از سویی دیگر، توزیع و تبدیلِ این آحادِ زمانی به لحظه‌های کیفی و آفریدنِ موقعیت‌ها در زندگی روزمره. تبدیل‌سرشتِ تقدیرِ تحمیلی و زمانِ ازخودبیگانه به سرنوشت و زمانِ خودآفریده، به کودکیِ زمان یا زمانِ کودکی. بازی کردن با زمان، بازی کردنِ زندگی. اما این زمان‌مندیِ انسان درعین‌حال به مکان‌مندیِ او آمیخته است. مجموع این دو بُعد چیزی را رقم می‌زند که من آن را «دهکده»ی ذهنیتِ خود می‌نامم. این وب‌سایت بازتابی از حال‌وهوای این دهکده و «هم‌ولایتی»های اندیشگیِ من است.

آخرین مطالب

کاتدرالِ دل را نجات دهیم ــ کاربردِ دیگری برای نوتردامِ پاریس

یادداشت مترجم: گاهی در ترجمه‌ها و نوشته‌هایم نام ژان مِلیه و گفته‌ای از او آمده است. کشیش و فیلسوف فرانسوی ( ۱۷۲۹-۱۶۶۴) که نقدهایش از کلیسا و دستگاه روحانیت مسیحی بسیار رادیکال بود. پریشب با خواندن متنی از یک کشیش دیگر فرانسوی، به یکی از دوستان نوشتم که گویا ملیه پس از چند قرن دوباره زنده شده است! این بار، و فعلاً، کشیش ما گمنام است. متنی که نوشته است، با امضای « یک کشیش روستایی در بازدید از...

کورنلیوس کاستوریادیس ــ بخش دوم: منطقِ پروژه‌ی انقلابی

بخش اول این متن:ریشه‌های ذهنی پروژه‌ی انقلابی منطقِ پروژه‌ی انقلابی انقلاب سوسیالیستی خواهانِ دگردیسیِ جامعه از طریق کنشِ خودمختار آدمیان و برقراری جامعه‌ای است که به‌منظور خودمختاری همگان سازماندهی شود. این یک پروژه است.  یک قضیه‌ی ریاضی یا نتیجه‌گیری از برهانی اثباتی نیست که نشان‌دهنده‌ی رویدادی اجتناب‌ناپذیر باشد، حتا تصور چنین برهانی پوچ و آبسورد است. اما با این‌حال این پروژه یک اتوپیا،...

الجزایر در آستانه‌ی شکفتگی است

یادداشت مترجم: این روزها برخورد اغلب رسانه‌ها و شبکه‌های فارسی‌زبان به جنبش مردمی کنونی در الجزایر همانند برخوردشان به جنبش جلیقه‌زردها در فرانسه است. شاید با بی‌اعتناییِ بیشتر. ترجمه‌ی متنی که می‌خوانید اقدام کوچکی برای شکستن این فضای سکوت است. الجزایر در آستانه‌ی شکفتگی[1] است نوشته‌ی محمد حربی و نجیب سیدی موسی ظهورِ ناگهانی حرکتِ مردمی در ۲۲ فوریه گسستِ عظیمی در تاریخ ما و نیز در تاریخ کشورهای...

درخش‌های فوگ‌‌ در زردْ ماژور

یادداشت مترجم: پیش از این با ترجمه‌ی متنی از فِردی گومز Freddy Gomez با عنوان “زمستان دگردیسی‌ها” (در واکاوی جنبش جلیقه‌زردها)، او و وب‌سایت ارزنده‌اش À contretemps را به‌اختصار معرفی کرده بودم. او در این مدت در وب‌سایت‌اش متن‌های تحلیلی بسیار خوبی، به قلم خودش و دیگران، در باره‌ی این جنبش منتشر کرده است. نخستین نوشته‌ی خودِ او در باره‌ی جنبش جلیقه‌زردها با عنوان “بازی‌ها و...

انگاره‌ی قدرت و زاپاتیست‌ها — جان هالووی

ترجمه‌ی فارسی: فرزان نصر نسخه‌ی پی‌دی‌اف متن: جان هالووی ـ انگاره‌ی قدرت و زاپاتیست‌ها این مقاله اولین بار در شماره‌ی ۱۹ مجله‌ی Common Sense به تاریخ ژوئن ۱۹۹۶ منتشر شده است. عنوان اصلی مقاله The Concept of Power and the Zapatistas نوشته‌ی John Holloway است. ۱ «دروغی جدید به‌منزله‌ی تاریخ به ما فروخته می‌شود. دروغ در باب شکستِ امید، دروغ در باب شکستِ برازندگی، دروغ در باب شکست انسانیت.»...

ریشه‌های ذهنیِ پروژه‌ی انقلابی

یادداشت مترجم: در این روزهای مصادف با سالگرد انقلاب بهمن ۵۷، جوشش پایدار حرکت‌های اعتراضی در عرصه‌های بسیار در ایران، و همزمان با پیدایش یکی از عمیق‌ترین جنبش‌های اجتماعی، جنبش جلیقه‌زردها، در فرانسه به ندرت متنی به فارسی در باره‌ی این دو موضوع دیده‌ام که خرسندم کند. خصلت غالب بر تحلیل‌ها و بررسی‌ها، از تداوم نوعی فقر نظری، خلطِ معنا و عوضی‌گرفتن در میان « صاحب‌نظران » ما خبر می‌دهد. من چندی پیش...

نامه‌ی همبستگی و پشتیبانی از مقاومت و خودمختاری زاپاتیستی ( ژانویه ۲۰۱۹ )

  نامه‌ی همبستگی و پشتیبانی از مقاومت و خودمختاری زاپاتیستی ( ژانویه ۲۰۱۹ )   ما، روشنفکران، دانشگاهیان، هنرمندان، فعالان و اشخاص نیک‌خواه، و همین‌طور سازمان‌ها، اتحادیه‌ها و تعاونی‌ها، از کشورهای مختلف، همبستگی‌مان با ارتشِ آزدی‌بخشِ ملیِ زاپاتیستی (EZLN) را در این لحظه‌ی خطیر در تاریخ‌اش اعلام می‌کنیم، و کارزارِ اطلاع‌زدایی، دروغ‌ها و افتراها بر ضدِ آن، چه در مکزیک و چه بیرون از...

بزرگداشتِ تلخ ــ بیست‌وپنج سال تجربه‌ی زاپاتیستی، (متن کامل)

بزرگداشتِ تلخ بیست‌وپنج سال تجربه‌ی زاپاتیستی نوشته‌ی ژروم بشه، Jérôme Baschet ـ ۷ ژانویه ۲۰۱۹ چند روز پیش، زاپاتیست‌های چیاپاس بزرگداشتِ بیست‌وپنجمین سالِ خیزشِ اولِ ژانویه‌ی ۱۹۹۴ را برگزار کردند. خیزشی مسلحانه که Ya Basta ! ، دیگر بس است! ی بود به پنج قرن سلطه‌گری استعماری بر مردمان بومی، به شش دهه « دیکتاتوریِ بی‌نقص » از سوی حزبِ نهادیِ انقلابی، به دوازده سال سیاستِ نئولیبرال و شکلِ نمادینِ...

بزرگداشتِ تلخ ـ بیست‌وپنج سال تجربه‌ی زاپاتیستی ، بخش ۱

با روی کار آمدنِ هیئتِ دولتِ جدید در مکزیک، تجربه‌ی خودمختاری زاپاتیست‌های چیاپاس بار دیگر به مخاطره افتاده است. با توجه به اضطراری بودن موقعیت، متن‌هایی را که در این باره به‌دستم می‌رسد به‌طور عاجل، گیرم در بخش‌هایی ناتمام ترجمه و منتشر می‌کنم. از دیگر علاقمندان نیز دعوت می‌کنم برای مقابله با بی‌خبری، اطلاع‌زدایی و اخبار کذب در این زمینه، اگر به زبان‌های خارجی آشنایی دارند، اطلاعات، گزارش‌ها و...

جنبش جلیقه‌زردها در مصاف با گل‌آلودگی‌های ژیژکی

 
چند ماه پیش، حافظه‌ی زبانی و خاطره‌هایم از دوران کودکی مرا به یاد واژه‌ای کوردی انداخته بود: « ئاو روشناکَره » یا به تلفظِ کوردیِ کتابی‌تر « ئاو ڕووشن ئاکەر» به‌معنی « آب‌روشن‌کننده ».

بایگانی

برچسب‌ها