چندی پیش یکی از خوانندگان وبسایت در واکنش به مقالهی مربوط به ویلهم رایش، نکتهها و پرسشهایی مطرح کرده بود که در بخش دیدگاهها در دسترس است، به این نشانی:
https://www.behrouzsafdari.com/?p=569
من به این دوست خواننده اطلاع دادم که در پی فرصت خواهم بود تا به پرسشهای او بپردازم. اکنون بخشی از یادداشتهای فراهمشده در این باره را در اختیار ایشان و سایر خوانندگان علاقمند میگذارم.
دوست خوانندهی ما در بخشی از یادداشت خود نوشته است:
« سلسله مراتب که از بالا به سمت پایین کشیده میشود و ادامه میبابد برای مدیریت بهتر- نظم بیشتر و انسجام در جامعه است و اصلا بودن جامعه(ملت یکپارچه) به خاطر سلسله مراتب است و باید به دقت رأسهای نهادها زیرنظر باشند و جامعه به آنها اعتماد زیادی نداشته باشد اما نبودن سلسله مراتب برایم خیلی قابل فهم نیست یا در قوه تخیل بنده نمیگنجد»
گمان میکنم این نظرِ صادقانه بیانشده، گویای یکی از مسکوتماندهترین ابعادِ اندیشهی انتقادی و ناآشنایی عمومیِ ما با موضوع و مسئلهی سلسلهمراتب باشد.
واژهی hiérarchie در فرانسوی، و صورتهای مشابهاش در دیگر زبانهای غربی، در اصلِ یونانیِ خود از دو بخش hieros ( مقدس) و به نظر برخی archos ( آغازین) و به نظر برخی دیگر arkhé ( قدرت و فرماندهی) تشکیل شده است. در معنای انسانشناختی و سیاسیاش، این واژه به معنی سازمان یا چیدمانِ هرمواره، براساسِ تفاوتمندیِ مدارجِ پلکانی، صدور دستور از بالا، اجرای دستور در پایین، و تبعیت و فرمانبری ِ پایین از بالا است.
معادلِ رایج این کلمه در زبان فارسی « سلسلهمراتب » است. هر چند مدتی است کلمهی « پایگان» هم برای آن به کار میرود.
نکتهها و پرسشهای مذبور در دیدگاه این دوستِ خواننده عمدتاً دو موضوع را دربر میگیرد: یکی مسئلهی سلسلهمراتب، دیگری موضوع انرژی جنسی یا اورگونومی در اندیشهی رایش.
من فعلاً موضوع سلسلهمراتب را در اولویت قرار میدهم و در فرصتهای دیگر به موضوع دوم میپردازم. اما بهجای منحصر کردن موضوع سلسلهمراتب به اندیشه و آرای رایش، ترجیج دادم از فرصت استفاده کنم و با استناد به جوانبی از اندیشه و آثار دو چهره دیگر از میان کسانی که به آنها علاقه دارم، و به روال معمول در زبان فارسی چندان یا اصلاً شناختهشده نیستند، به موضوع یادشده بپردازم تا شاید با یک تیر چند نشانه را هدف گرفته باشم!
برای تحلیل مفهوم سلسلهمراتب متنهایی از هانری لهبوری Henri Laborit و کورنلیوس کاستوریادیس Cornélius Castoriadis را انتخاب و ترجمه کردهام.
چندی پیش در همین وبسایت از مقالهای به زبان فرانسوی یاد کردم و به دوستان مترجم ترجمهی آن را به فارسی پیشنهاد کردم، که متأسفانه عملی نشد. اکنون ترجمهی تقریباً کامل آن را، که نوعی اقتباس و تلخیص است، ارائه میکنم. این مقاله تحت عنوان « سیستم عصبی: الگویی برای ایدههای لیبرتر»، نوشتهی برونو دوبوک است، و به صورتی ساده و آموزشی مهمترین جنبههای آرای هانری لهبوری را در این زمینه همراه با تصاویر بیان کرده است:
برای خواندن این متن: سیستم عصبی: الگویی برای ایدههای لیبرتر
از سوی دیگر هانری لهبوری چکیدهی جامعی از نظرات خود را در فیلم « عموی آمریکایی من » ( که البته ترجمهی دقیقتر آن « عموی من در آمریکا» است ) ساختهی آلَن رُنه، بیان کرده است. من سخنان هانری لهبوری در این فیلم را جداگانه به عنوان مکمل نوشتهی اول به فارسی ترجمه کردم: متن کامل:
سخنان هانری لهبوری در فیلم آلن رُنه
از کاستوریادیس نیز مقالهی « خودگردانی و سلسلهمراتب» را انتخاب و ترجمه کردم. متن کامل: