۱- هیچچیز به اندازهی راست و واقعیبودنِ بیاماواگر، خود را روراستشناختن و در تاریکی و روشنیِ امیال بازشناختن، لذتِ دوستداشتنِ خود را فراهم نمیکند. چنین لذتی با آنچه مدعیِ بیانکردناش به شیوهی نمایشی است ناسازگار است. لذتِ دوستداشتنِ خود، انسان را از خودستایی میرهاند و بنابراین باعثِ رهایی از خوارداشتِ خود و تنفر از خود نیز میشود، یعنی از گرایشی که همواره دیر یا زود موجب خوارداشتِ...
مادهی ۱۰ پ : هر موجودِ انسانی حقِ پیوند و اتحاد با طبیعت را دارد
۱‐ پیوند و اتحاد [آلیانس] میانِ طبیعت و موجودِ انسانی، که خود برآمده از طبیعت است، نشانگرِ پایانِ نظامِ اقتصادییی است که بر بهرهکشی توأمانِ هر دو بنیان یافته است. این پیوند، پس از هزارهها، از نو با رابطهی همزیانهی انسان و زمین گره میخورد. نوعی از اقتصادِ برچینی [چیدن بار و بر گیاهان] را بازمیگشاید که در اصلِ خود همانندِ اقتصادی است که تمدنهای پیش از انقلابِ زراعی به کار میبردند، اما...
اعلامیهی حقوق: ادامه مادهی ۱۰: حق پیوند با خویشتن و آگاهی از یکتایی ِ خویش
مادهی ۱۰ الف ۱
هر موجودِ انسانی حق دارد در اتحاد و پیوند با خویش باشد
۱- هرکس حق دارد آگاهی از خویش را، در وحدت با تن و بیانِ ذهنیِ آن، بیدار سازد و رُشد دهد و آن هوشمندیِ حسی را کشف کند که با یکتاییِ تجربهی زیسته شکل میگیرد و به درک و دریافت موادِ فیزیولوژیکی و عاطفییی میپردازد که سرآغازِ ساختهشدنِ سرنوشت است.
اعلامیهی حقوق، مادهی ۱۰ :حقِ کامیابی از خویش، از دیگران و از جهان
مادهی ۱۰ هر موجود انسانی حقِ کامیابی از خویش، از دیگران و از جهان دارد ۱- مزیت و ارجحیت بخشیدن به تمتع از خویش، از دیگران و از جهان، مفیدترین شیوه برای الغای هر شکل از مالکیت است. تفسیر اجازهی تصاحب و تملک بر موجودات و چیزها هرگونه رابطهی فردی و اجتماعیِ مبتنی بر لذتِ بیقیدوشرط را ممنوع میسازد. مالکیت، چه خصوصی باشد و چه عمومی، ایجابگرِ ممنوعیت و تخطیکردن از آن، مسدودیت و طردسازی، و...
اعلامیهی حقوق؛ مادهی ۹:حقِ اعمالِ کنترل دائم بر آزمایشهای علمی
مادهی ۹ هر موجودِ انسانی از حقِ اعمالِ کنترل دائم بر آزمایشهای علمی برخوردار است تا مطمئن شود این آزمایشها در خدمت انسان و نه کالا انجام میگیرند ۱- جامعهی کالایی مجموعهیی شگفتانگیز از دستگاههای تکنیکی حاصل از بهرهکشی از انسان و از طبیعت برای ما به جا گذاشته است. اکنون بر عهدهی جامعهی زنده است که این مجموعه را به مواهبی به سودِ پیشرفتِ انسانی تبدیل سازد. تفسیر ابزارِ جداشده از موجودِ...
اعلامیهی حقوق، مادهی ۸ت،ث،ج،:حقِ رفاه؛ رایگانیِ شیوههای ترابری؛منابع و انرژیهای طبیعی
مادهی ۸ ت هر موجودِ انسانی حقِ رفاه و تجمل دارد ۱- میراثِ جامعهی مصرفی دربردارندهی شماری ابداعات است که با روبوتیزهکردن تکالیفِ توانفرسا، یکنواخت، تکراری و ملالآورِ خانهداری، لوازم آسایش و تفریحِ زندهگانی را خوشبختانه فراهم میسازند. تجمل آن است که این امکانات چنان کامل گردند که با فراگذشتن از چارچوبِ زندهمانی و بقا، که علتِ وجودیِ آنها بوده، در خدمتِ سازندهگیهای تفننیِ میل و سرنوشت...
اعلامیهی حقوق،مادهی ۸ ب:حقِ خوراکی سالم و طبیعی؛مادهی ۸ پ:حقِ سلامتی
مادهی ۸ ب
هر موجودِ انسانی حقِ خوراکی سالم و طبیعی دارد
۱- هیچکس نباید حقِ برآوردنِ نیاز به تغذیهاش را به بهای هیچ نوع بندهگی، پرداخت عوارض یا انجام تکلیف بپردازد. منظور از نیاز در اینجا نه فقط رساندنِ عناصرِ غذاییِ لازم برای سلامتِ تن بلکه کیفیت و تنوع فرآوردههایی است که مطابق با بهترین عرضهی طبیعت و ابداعگرانهترین نبوغِ انسانی کشت میشود.
اعلامیهی حقوق، مادهی ۸ : حق ِ رایگانی لوازم زندگی؛ مادهی ۸ الف : حق مسکن ِ همخوان با امیال
مادهی ۸ هر موجودِ انسانی دارای حقِ رایگانی لوازمِ زندهگی است ۱- تأمینِ حداقلِ حیاتی نمیتواند به ارضای نیازهای ابتدایی تقلیل یابد، نیازهایی مانند خوراک و نوشاک، جفتگیری، درمان، رفتوآمد، انطباقیابی، گردهمآیی، دیدوبازدید، رفع خستگی، تغییرِ مشغولیت، رفاهجویی، بهبودِ شرایطِ زندهمانی. بنابراین جامعه مؤظف است به هریک از اعضایش وسائل و امکاناتِ مادییی را تخصیص دهد که، با آزادساختنِ او از چنگِ...
اعلامیهی حقوق، مادهی ۷:هر موجودِ انسانی حق دارد به هر کجا و هرطور که میخواهد نقل مکان کند
مادهی ۷
هر موجودِ انسانی حق دارد به هر کجا و هرطور که میخواهد نقل مکان کند
۱- هیچکس نمیتواند از آزادی عمل و صاحباختیاربودن خویش منع شود. بنابراین، به موجبِ حقِ کوچکردنی که نمیتواند با هیچ مرز و کنترل و مانعی محدود گردد، هرکسی مجاز است بسته به میلِ خود جابهجا شود و تغییر مکان دهد.
تفسیر
اعلامیهی حقوق: مادهی ۶: هر موجودِ انسانی حقِ برخورداری آزادنه از زماناش را دارد
مادهی ۶ هر موجودِ انسانی حقِ برخورداری آزادنه از زماناش را دارد ۱- آدمی که از ۹۰ درصد زماناش برخوردار نباشد یک برده است. زمانِ تخصیصیافته به زندهگانی را تا به امروز زمانِ کار تنظیم کرده، واپس رانده و بیگانه ساخته است، این حق ماستِ که آن را دوباره از آنِ خود سازیم تا به اقتضاهای زندهگی، که به اجحاف از آن برکَنده شده، بازش گردانیم. تفسیر اقتصادِ زیر سلطهی الزاماتِ تولیدی مرخصیِ باحقوق را،...