( برگرفته از متن یک مصاحبه ) نیچه برای کودکی و کودکشدن معنای خاصی قائل است که اس و اساسِ اندیشهی او را تشکیل میدهد. در جریانهای لیبرتری و نقدِ رادیکال نیز، بهخصوص در آراء و آثار رائول ونهگم، کودکی از مفاهیمِ پایهای و همیشگی است. در زمینهی زبان و ترجمه نیز، در موردِ کلمهی کودک و مفهومِ کودکی و دالهای آن در زبان فارسی، در مقایسه با زبانهای اروپایی نکتههایی گفتنی هست. میکوشم تا با رعایت...
نامهی استالین به فرزندانِ باهم آشتیکردهاش
در راستای تداوم و توسعهی هماندیشی و گفتوشنودی که با دوستم حسن مرتضوی از خلال دو مقالهی پیشین در این وبسایت شکل گرفته، به سراغ متنی رفتم از رائول ونهگم، با عنوان نامهی استالین به فرزندانِ سرانجام باهم آشتیکردهاش از شرق و غرب. که چاپ نخست آن در ۱۹۹۲ در نشر manyaو تجدیدِ چاپِ آن در ۱۹۹۸ در نشر verdier انجام گرفته. مقدمهی این چاپ را، با عنوان امپراتوری سایهها، رائول در ۱۹۹۷ نوشته که من...
گزارشی از کتاب بینالملل نوع بشر، در روزنامهی شرق
گزارشی از کتاب بینالملل نوع بشر، در روزنامهی شرق، به تاریخ یکشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۵
پس از دو سال، تدوام راه
فردا اول ژانویه این وبسایت هم دو ساله میشود. اکنون آمیزهای از کیفیتِ واکنش خوانندگان و شمار فزایندهی آنها مرا به تداوم راهام دلگرمتر کرده است. برای قدرشناسی از این خوانندگان من راهی جز وفاداری به این راه نمیشناسم. میخواستم به این مناسبت مطلبی از و دربارهی شارل فوریه بنویسم. اما به دلائلی ترجیح میدهم، پس از وقفهای طولانی، بخشی دیگر از کتاب « اعلامیهی حقوقِ موجود انسانی» اثر رائول...
ترانهی زمینِ آزاد
چندی پیش پیش همراه با جمعی از دوستان آخرین ترانهای را که فانشون دائمر با شعری از رائول ونهگم تنظیم کرده است شنیدم. امشب بار دیگر به فایل این ترانه که فانشون فرستاده گوش کردم. حالوهوا یا تونالیتهی عاطفی امشب من مرا برانگیخت تا شعر این ترانه را به فارسی برگردانم و همراه با فایلِ صوتیاش آن را با خوانندگان وبسایتم تقسیم کنم.
جهانِ نو یا عاشقانه خواهد بود یا اصلاً وجود نخواهد داشت
در پی انتشارِ مقالهی امروز در بارهی عشق، پیامهای همدلانهای از سوی خوانندگان دریافت کردم. یکی از این دوستان در بخش نظرگاهها در ذیل متنِ افتتاح عصر زندگان، () نکتههایی شایان توجه نگاشته است. ضمن سپاس از او، من بخشی از آن متن را، که نوشتهی رائول ونهگم است در اینجا به صورت مقالهی جداگانهای دوباره منتشر میکنم،
بینالملل نوع بشر منتشر شد
من نخستین بار در تابستان ۱۳۷۱ در مقالهای با عنوان « لوح پاک » در نشریهای به نام همایش از گی دوبور، رائول ونهگم و جنبش سیتواسیونیستی نام بردم و آنها را به فارسیزبانها معرفی کردم. در پاییز همان سال برای انتشار ترجمههایم از دو کتاب جامعهی نمایش از گی دوبور، و بینالملل نوع بشر از رائول ونهگم دست به کار شدم.
بیداری ذهنیتِ رادیکال، رائول ونهگم، بخش یکم
انتشار متنِ « افتتاح عصر زندگان» از حُسن استقبال شماری از خوانندگان برخوردار شد. من به پیامهای تأییدآمیز آنها تکتک پاسخ ندادم تا فرصتِ سپاسگزاری به صورتی دیگر به دست آورم. اکنون به نشانهی قدرشناسی از آنان متن دیگری در همان حال و هوا بهطور جمعی تقدیمشان میکنم. از فوریه تا اوایل مهِ امسال در موزهی نوردبرابانت Noordbrabants Museum در هلند نمایشگاهی از آثار ژروم بوش Jérôme Bosch...
افتتاحِ عصرِ زندگان، بخش دوم
با انتشارِ بخش دوم و پایانی این متن، و در تداومِ ارائهی استنادهای نظریام به مفاهیمِ تمامیت، شعر، عشق و آزادی، جا دارد توجه خواننده را به این نکته نیز جلب کنم که طرح موضوعِ عشق و شعر در پیوند با نقدِ رادیکال و اندیشهی تغییرخواه، در آثارِ نظری و انتقادی تاریخ معاصرِ ایران تقریباً بیسابقه است. وجود این قیدِ « تقریباً» از نظرِ من، مدیونِ حضورِ استثنایی چون محمد مختاری و مقدمهای است که بر «...
افتتاحِ عصرِ زندگان، ما و تمامیت، خوشبختی، و شبهای ایستاده
آمیزهی چند موضوع انگیزهی مرکبِ من برای نوشتنِ این متن است: یکی اینکه چندی پیش یکی از خوانندگان دوستارِ این وبسایت از من در بارهی چگونه خوشبخت بودن در این جهان پُر ادبار پرسیده بود. خوانندهی دیگری نیز در پیِ مقالهی اخیر، « تونالیتهی توتالیته»، در بارهی ارتباط مفهومِ تمامیت با زندگیِ روزمرهمان پرسیده بود. از سوی دیگر، به این فکر بودم که در بارهی وضعیتِ اعتراض و مبارزهی این روزها در...